- گهر پرستی
- پرستیدن گوهر، گوهر فروشی
معنی گهر پرستی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
علاقه مندی به قبر
پرستیدن گوهر، گوهر فروشی
پرستنده گوهر: پیش عکس تاج تو شمع هوا گوهر پرست زیر پای دست تو دست سپهر اخترفشان. (فرخی)، گوهر فروش گوهری جواهری: بسی سالها شد که گوهر پرست نیاورد از این گونه گوهر بدست. (نظامی)
آپتئور، آپتئوز
حالت و کیفیت شهرت پرست
عمل ظاهر پرست ظاهر بینی. نما پرستی پوسته پسندی
عمل گاو پرست پرستش گاو عبادت گاو
پرستنده گوهر: پیش عکس تاج تو شمع هوا گوهر پرست زیر پای دست تو دست سپهر اخترفشان. (فرخی)، گوهر فروش گوهری جواهری: بسی سالها شد که گوهر پرست نیاورد از این گونه گوهر بدست. (نظامی)
دوستداری گنج علاقه بگنج
عمل و شغل گوهر پرور
مذهب ایرانیان پیش از ظهور زردشت که درآن مهر، خدای روشنایی را پرستش می کردند
دوست داشتن گل عشق ورزی بگل
آنکه علاقه مند بقبر است: ... همه گور پرست باشند و همچون دختر کان که لعبت بیارایند. رافضی گورخانه بیاراید و منقش کند